تیم ملی فوتبال بلژیک
در طی دههٔ گذشته، تیم ملی بلژیک به عنوان یکی از برجستهترین تیمهای فوتبال جهان شناخته میشد. ظهور نسل جدیدی از بازیکنان استثنایی مانند کوین دی بروینه، ادن هازارد، روملو لوکاکو و تیبو کورتوا موجب شد بلژیک به سرعت از یک تیم عادی به یک مدعی قهرمانی در رقابتهای بزرگ تبدیل گردد.
در سالهای اخیر، این تیم با چالشهای فراوانی مواجه شده است؛ از افزایش سن میانگین بازیکنان ترکیب اصلی گرفته تا نقاط ضعف در خط دفاع و کاهش همبستگی و روحیه تیمی.
بسیاری از ستارگان نسل طلایی اکنون به انتهای دوران حرفهای خود رسیدهاند و نسل جدید هنوز قادر به ارائه همان کیفیت و تجربه نیست. از طرف دیگر، تغییرات در کادر مربیگری، تنشهای تیمی و فشارهای رسانهای اوضاع را دشوارتر نموده است.
مشکلات تیم ملی بلژیک
یکی از اصلیترین چالشهای تیم ملی بلژیک در سالهای اخیر، افزایش میانگین سنی بازیکنان اصلی و در پی آن افت فیزیکی و کاهش سرعت کلی تیم است.
تیمی که در جام جهانی ۲۰۱۴ به عنوان گروهی جوان و پرشور وارد میدان شد، تا جام جهانی ۲۰۲۲ به یکی از پیرترین تیمهای مسابقات تبدیل گردید. براساس دادههای فیفا، میانگین سنی بازیکنان بلژیک در جام جهانی قطر نزدیک به ۳۰ سال بود — عددی که برای تیمی که باید در بالاترین سطح فشار و سرعت رقابت کند، نگرانکننده است.
تیم فوتبال بلژیک در مسابقات جام جهانی قطر
تیم ملی بلژیک در جام جهانی ۲۰۲۲ قطر موفق به صعود از مرحله گروهی نشد، نتیجهای که به وضوح نشاندهنده افول و بحران ساختاری در این تیم بود. این رخداد موجب شد کارشناسان و طرفداران به تحلیل علل مشکلات تیم بپردازند و به جستجوی پاسخ برآیند: چرا تیمی با این همه استعداد نتوانسته است موفقیتهایش را ادامه دهد؟ دانلود وان ایکس بت 1xbet اندروید
در این مقاله، به صورت جامع به سالخوردگی ترکیب تیم، نقاط ضعف دفاعی، مشکلات مدیریتی و فنی، و فقدان نسل جدید توجه شده است. علاوه بر این، تدابیری برای نوسازی تیم ملی و بهبود دوباره به سطح اول فوتبال جهانی تحلیل میشود
تیم ملی بلژیک بازیکنان
بازیکنانی مثل ادن آزار، کوین دی بروینه، روملو لوکاکو و یان فرتونگن که در گذشته عامل حیاتی تیم به شمار میرفتند، در سالهای اخیر با مشکلات جسمانی، مصدومیتهای مکرر و کاهش فرم مواجه شدهاند. بسیاری از این ورزشکاران در اوج مهارت هستند، اما دیگر قدرت بدنی لازم برای رقابتهای شدید و سریع در تورنمنتهای جهانی را ندارند.
به عنوان نمونه، آزار در جام جهانی ۲۰۲۲ فقط در تعدادی از بازیها حضور داشت و در اکثر مسابقات نتوانست تأثیر چشمگیری داشته باشد. لوکاکو نیز بخش زیادی از بازیها را به خاطر مصدومیت از دست داد و تیم عملاً از قدرت هجومی خود بهرهمند نشد.

پیری در تیم ملی فوتبال بلژیک
پیری فقط بر قدرت بدنی بازیکنان تأثیر نمیگذارد، بلکه بر سرعت تصمیمگیری، واکنشها و هماهنگی گروهی نیز تأثیر منفی دارد. فوتبال مدرن به ویژه در سطوح ملی، به سرعت، تغییر جایگاه و انعطافپذیری تاکتیکی نیاز دارد؛ ویژگیهایی که با افزایش سن بازیکنان به دشواری حفظ میشوند.
در مسابقات نظیر دیدار با مراکش و کرواسی در جام جهانی ۲۰۲۲، بلژیک نتوانست شتاب تغییر وضعیت بازی را حفظ کند و از رقبای جوانتر عقب ماند
از سوی دیگر، مشکل پیری تیم تنها به بازیکنان داخل زمین محدود نمیشود؛ بلکه به نحوهٔ مدیریت و برنامهریزی برای جایگزینی نسلها برمیگردد. فدراسیون فوتبال بلژیک و کادر فنی در انتقال تدریجی از نسل طلایی به نسل جدید عملکرد موفقی نداشتند.
بازیکنان جوان مانند دوکو، دو کتلاره، تیلمانس و اونانا استعداد بالایی دارند، اما تجربهٔ بینالمللی کافی در مسابقات بزرگ را نداشتهاند و در نتیجه نتوانستند فشار روانی و فنی بازیهای بزرگ را تحمل کنند. دانلود برنامه 1xbet از گوگل پلی
مصاحبههای تیم ملی بلژیک
مصاحبههای پس از حذف از جام جهانی ۲۰۲۲ نشان داد که برخی از بازیکنان از وضعیت تیم راضی نبودند و حتی کوین دی بروینه در گفتگو با رسانهها اعلام کرد:
“ما تیمی مسنتر نسبت به گذشته داریم و احتمالاً دیگر در سطح قهرمانی قرار نداریم.” جت بت
این سخنان بهخوبی حالت روحی تیم را نشان میداد؛ تیمی که بهجای شوق جوانی و انگیزهٔ رقابت، بیشتر مشغول حفظ موقعیت و مدیریت انتقادها بود. جت بت بدون فیلتر
سالمندی فوتبالیستهای تیم ملی بلژیک
در نهایت، پیری ترکیب تیم ملی بلژیک میتواند بهعنوان نتیجهای طبیعی از چرخهٔ فوتبالی در نظر گرفته شود، اما مشکل اصلی در مدیریت انتقال از نسل طلایی به نسل بعدی بود.
کشورهایی مانند آلمان و اسپانیا با برنامهریزی منظم و وارد کردن تدریجی جوانان به تیم اصلی، موفق به بازسازی موثری پس از دوره اوج خود شدند. ولی در بلژیک، این فرایند بهطور ناگهانی و بدون هیچ آمادگیای صورت گرفت و این امر باعث ایجاد شکاف نسلی و کاهش کیفیت گردید.
خلاصه اینکه، پیری ترکیب تیم ملی بلژیک تأثیر عمدهای نه تنها به لحاظ فیزیکی بلکه از نظر تاکتیکی، روانی و مدیریتی نیز دارد
ضعف دفاعی بلژیک
نقص دفاعی بلژیک صرفاً به عملکرد تکتک مدافعان محدود نمیشد، بلکه به کلیت ساختار تیم نیز مربوط بود. در بسیاری از موارد، فاصلهٔ بین خطوط میانی و دفاعی بسیار زیاد بود و این مسئله به حریفان این امکان را میداد که بهراحتی به فضای میان خطوط نفوذ کنند. عدم هماهنگی میان مدافعان مرکزی و هافبک دفاعی موجب میشد بلژیک در برابر ضدحملات به شدت آسیبپذیر باشد.
مسئله دیگر، کمبود جانشین های مناسب برای مدافعین قدیمی بود. در حالی که آکادمیهای فوتبال بلژیک در زمینه پرورش مهاجمان و هافبکهای خلاق موفق بودهاند، اما در تولید مدافعان با کیفیت کارنامه بهتری ندارند.
بازیکنانی مثل دِندونکر، تیات و فائز هنوز نتوانستهاند کمبود بازیکنان باتجربه را جبران کنند. این کمبود باعث شد تیم ملی در تورنمنتهای اخیر همواره ترکیبی از بازیکنان مسن و مدافعان کمتجربه داشته باشد — ترکیبی که به ندرت به موفقیت میانجامد
دفاع تیم ملی بلژیک
در سالهای اخیر، یکی از بارزترین نقاط ضعف تیم ملی بلژیک، عدم هماهنگی و ضعف در خط دفاعی بوده است. با وجود داشتن بازیکنان خلاق و باکیفیت در خط حمله و هافبک، اما خط دفاعی به تدریج با مشکل فرسودگی و کمبود گزینههای مطمئن مواجه گردید.
این مسئله نهتنها در جام جهانی ۲۰۲۲ قطر بلکه از سالها پیش نیز قابل مشاهده بود و به تدریج به عاملی کلیدی در ناکامیهای تیم تبدیل شده است.
بازیکنان خط دفاعی تیم ملی بلژیک

در اوج بلژیک، مدافعانی چون ونسان کمپانی، یان فرتونگن و توماس فِرمائلن پایههای اصلی خط دفاع را تشکیل میدادند. آنها با دانش، توان جثهای و رهبری خود ساختار دفاعی تیم را استوار نگه میداشتند. اما با گذشت زمان، این بازیکنان یا از تیم ملی کنارهگیری کردند یا دچار افت جسمانی شدند.
پس از بازنشستگی کمپانی، بلژیک عملاً از یک مدافع رهبریکننده در زمین بیبهره ماند؛ فردی که توان حفظ نظم دفاعی در شرایط فشار را داشته باشد. فرتونگن و آلدرویرلد که به مدت سالها در کنار یکدیگر به میدان میرفتند، در جام جهانی ۲۰۲۲ دیگر در مراحل پایانی حرفهشان قرار داشتند و به اندازه لازم سرعت و واکنش برای مقابله با مهاجمان سریع حریفان را نداشتند. سایت شرط بندی معتبر
مدافعان فوتبال بلژیک
در فوتبال امروزی، دفاع تنها به بازیکنان خط آخر مربوط نمیشود، بلکه شامل همکاری منسجم تمامی اعضای تیم در زمان از دست دادن توپ است. بلژیک در این حوزه نیز نقطه ضعف داشت.
سیستم سهمدافعهای که روبرتو مارتینز برای سالها استفاده میکرد، در ابتدا نتایج خوبی داشت، اما با افزایش سن و کاهش سرعت مدافعان، این آرایش به نقطه ضعف تبدیل گردید. این سیستم در برابر تیمهایی که با پاسهای عمق سریع یا حملات از کنارهها به بازی میپرداختند، به شدت آسیبپذیر بود.
نمونههایی از آن را میتوان در مسابقات برابر مراکش و کرواسی در جام جهانی قطر دید؛ جایی که خط دفاعی بلژیک چندین مرتبه با پاسهای ساده از پشت خط، آسیب دید
دفاع تیم بلژیک
یکی از عواقب مستقیم این ناتوانی دفاعی، افزایش بار بر دوش دروازهبان تیم، تیبو کورتوا بود. در بسیاری از رقابتها، نمایش فوقالعاده کورتوا تنها عاملی بود که بلژیک را از باخت شدیدتر محافظت میکرد. او بارها با واکنشهای ویژهای، خطاهای دفاعی را جبران کرد؛ اما در نهایت، هیچ دروازهبانی حتی از نوع برتر نمیتواند در برابر بینظمی ساختاری تاب بیاورد.
از منظر روانشناسی، نقص در دفاع به طور مستقیم بر اعتماد به نفس کلی گروه تأثیر میگذارد. زمانی که مدافعان قادر به ایجاد امنیت و ثبات نیستند، بازیکنان حمله نیز کمتر تمایل به ریسک و پیشرفت دارند، چرا که میدانند هر خطایی در جلو میتواند به یک ضدحمله خطرناک در عقب منجر شود.
این موضوع باعث شد بلژیک در سالهای اخیر، بهویژه در جام جهانی ۲۰۲۲، بازی احتیاطیتر و کمخطر تری نسبت به گذشته نشان دهد.
وضعیت دفاعی بلژیک
موضوع حائز اهمیتتر این است که نواقص دفاعی بلژیک به صورت غیرمستقیم ناشی از همان کهنسالی ترکیب تیم بود. مدافعان پیر نهتنها از نظر سرعت کاهش یافتهاند، بلکه از نظر انعطافپذیری تاکتیکی نیز دچار محدودیت هستند.
مربیان تازهوارد همچون دومنیکو تدسکو (که پس از مارتینز سرمربی تیم شد)، اکنون با یک چالش مهم مواجهاند: احیای ساختار دفاعی با بهرهگیری از بازیکنان جوان، بدون لطمه زدن به تجربه و هماهنگی تیم.
در نهایت، نمیتوان ضعف دفاعی بلژیک را فقط به بازیکنان مرتبط دانست؛ بلکه نتیجهٔ سالها وابستگی به نسل طلایی، عدم برنامهریزی برای پرورش مدافعان جدید، و به کارگیری سیستمهای تکراری بدون تطبیق با شرایط جدید است. چنانچه فدراسیون فوتبال بلژیک قادر به رفع این مشکل ساختاری نباشد، حتی با وجود بهترین هافبکها و مهاجمان، دستیابی به موفقیت در تورنمنتهای بزرگ چالشبرانگیز خواهد بود. معتبر ترین سایت شرط بندی ایران
مدیریت بحران تیم ملی بلژیک
هرچند بسیاری از متخصصان دلایل افول فوتبال بلژیک را به سن بالای بازیکنان و نقص در خط دفاعی نسبت میدهند، اما حقیقت این است که بحران تیم ملی بلژیک از جنبههای مدیریتی و کادر فنی نیز نشأت میگیرد.
در سالهای اخیر، تصمیمات جنجالی، برنامهریزی نامناسب، و ناتوانی در مدیریت دوره انتقال از نسل طلایی به نسل جدید، تأثیر زیادی در کاهش تدریجی این تیم داشتهاند.
پس از موفقیت نسبتاً خوب در جام جهانی ۲۰۱۸ و کسب مقام سوم، انتظار میرفت که فدراسیون فوتبال بلژیک با اجرای راهبردی مناسب، تیم را برای آینده مهیا سازد.
اما به جای آن، روبرتو مارتینز، سرمربی پیشین تیم، تقریبا با هیچ تغییری در ترکیب، همان ساختار سنتی را تا جام جهانی ۲۰۲۲ حفظ کرد. این تصمیم، در آغاز با منظور حفظ ثبات و تجربه انجام شد، اما در واقع سبب تأخیر در روند نوسازی تیم گردید.
مربی تیم ملی بلژیک
مارتینز مربیای با رویکرد هجومی و تمرکز بر تاکتیک بود، اما بسیاری بر این باورند که او در سازگاری با وضعیت تیم و سن بالای بازیکنانش ناتوان بود. استفادهٔ مداوم از سیستم سهمدافعه در زمانی که سرعت و چابکی مدافعان کم شده بود، یکی از اشتباهات مهم او به شمار میرفت.
او همچنین در برخورد با تیمهایی که فوتبال تند و فشردهای را ارائه میکردند، نتوانست پاسخ تاکتیکی درستی را نشان دهد. یک نمونه بارز آن دیدار با مراکش در جام جهانی ۲۰۲۲ بود که تیم بلژیک از نظر تسلط و سرعت به طور کامل شکست خورد
مربی فوتبال بلژیک
از سوی دیگر، مدیریت مارتینز در اتاق لباس نیز با مشکلاتی مواجه بود. رسانههای بلژیکی و جهانی بارها از تنشهای درونی میان بازیکنان گزارش کرده بودند؛ اختلافاتی بین نسل قدیمیتر (مانند دی بروینه و فرتونگن) و بازیکنان جوانتر که حس میکردند در تیم موقعیت ثابتی ندارند.
با اینکه فدراسیون و بازیکنان این گزارشها را رد کردند، اما اظهارات غیرمستقیم در مصاحبهها نشان میدهد که جو تیم به هیچ عنوان مشابه دوران اوج هماهنگی نیست.
فدراسیون فوتبال بلژیک

فدراسیون فوتبال بلژیک در این شرایط نیز کارایی مطلوبی نداشت. آنها فقط در جایگزینی مربیان و بازیکنان تأخیر نکردند، بلکه در زمینهٔ برنامهریزی بلندمدت برای تربیت استعدادهای تازه نیز ناتوان بودند.
برخلاف کشورهایی نظیر فرانسه و آلمان که به طور مداوم جوانان را در تیم اصلی قرار میدهند، بلژیک برای مدت طولانی از ترکیب ثابت و تغییر ناپذیر خود بهره برده و به جوانان فرصت زیادی نمیداد. نتیجهٔ این فرآیند، ناتوانی نسل جدید در پذیرش مسئولیتهای کلان بود. سایت شرط بندی فوتبال
فدراسیون تیم ملی بلژیک
پس از جام جهانی ۲۰۲۲ و حذف تلخ از مرحله گروهی، فدراسیون در نهایت تصمیم گرفت مارتینز را کنار بگذارد و مدیریت تیم را به دومنیکو تدسکو بسپارد؛ مربی جوانی که رویکردی متفاوت بر اساس بازی سریع، فشرده و پُرسینگ را دنبال میکند.
با این وجود، تدسکو با یک چالش بزرگ مواجه گردید: او میبایست تیمی را دوباره بسازد که از نظر روانی آسیبدیده، از لحاظ فنی نامنسجم، و از نظر ساختار مدیریتی هنوز تحت تأثیر اندیشههای گذشته بود.
مسائل مدیریتی در بلژیک فقط به گزینش مربی محدود نمیگردد؛ بلکه شامل فقدان یک سیاست مشخص در زمینه انتقال نسلی نیز میشود. تعداد زیادی از بازیکنان نسل طلایی تا دقایق پایانی به تیم دعوت میشدند، حتی زمانی که عملکرد آنها در باشگاه کاهش یافته بود.
این سیاست وفاداری افراطی موجب شد تا بازیکنان جوان نتوانند فرصت پیشرفت و تجربهٔ مسابقات بزرگ را بدست آورند. بنابراین، هنگامی که زمان تعویض رسید، نسل جدید هنوز ناپخته و بیتجربه بود.
سبک بازی تیم ملی بلژیک
از منظر فنی، بلژیک طی سالهای اخیر از کمبود انعطافپذیری تاکتیکی آسیب دیده است. در حالی که اکثر تیمهای مدرن اروپایی در حین بازی سیستم خود را تغییر میدهند، بلژیک معمولاً با یک شیوه ثابت بازی میکرد چه در برابر تیمهای قدرتمند و چه مقابل تیمهای ضعیفتر. این مسئله موجب شد که پیشبینی شیوه بازی بلژیک برای رقبای آن سادهتر گردد.
در کل، مشکلات مدیریتی و فنی تیم ملی بلژیک را میتوان نگاهی به تصمیمات نادرست، کندی در تحولات و ناتوانی در مدیریت موفقیت دانست. تیمی که زمانی با برنامهریزی مدون و پرورش نسل طلایی خود به قله رسید، در ادامه به دلیل کمبود دیدگاه نو و عدم بهروزرسانی به موقع، به تدریج از شیب همان مسیر پایین آمد
نسل جدید تیم ملی بلژیک
یکی از اساسیترین مشکلات تیم ملی بلژیک در سالهای اخیر، کمبود یک نسل جایگزین قوی برای ادامه راه موفقیت نسل طلایی است.
کشوری که قبلاً با نامهایی مثل کوین دی بروینه، ادن آزار، تیبو کورتوا، روملو لوکاکو و فرتونگن شناخته میشد، اکنون در وضعیتی است که هنوز موفق به معرفی نسل جدیدی از بازیکنان با همان تأثیرگذاری نشده است. این مسئله، ناشی از سالها وابستگی به ستارههای کهن و کمبود طراحی مناسب برای انتقال تدریجی دانش بین نسلهاست.
نسل درخشان تیم ملی بلژیک
در فوتبال حرفهای، جابجایی مؤثر بین نسلها به زمان، برنامهریزی و شجاعت از سوی مربی نیاز دارد. تیمهایی نظیر آلمان، اسپانیا یا فرانسه نشان دادهاند که در صورت رشد تدریجی بازیکنان جوان در کنار افراد باتجربه، چرخه موفقیت متوقف نخواهد شد.
ولی در بلژیک، این فرایند به طور ناگهانی و بدون وقفه اتفاق افتاد. بازیکنان نسل طلایی برای مدت طولانی در ترکیب اصلی باقی ماندند و جوانترها فرصت کمی برای بازی کردن در مسابقات مهم داشتند. بنابراین، وقتی آن نسل به نزول رسید، بازیکنان جدید نه تجربه لازم را داشتند و نه هماهنگی کافی برای جانشینی.
وضعیت تیم ملی فوتبال بلژیک
علیرغم تمام این دشواریها، هنوز برخی امیدها موجود است. مربی جدید، دومنیکو تدسکو، کوشش کرده تا جو جدیدی در تیم به وجود بیاورد. او در مسابقات اخیر، به تعدادی از بازیکنان جوان اعتماد کرده و تلاش دارد تعادل بین تجربه و جوانی را حفظ کند. حضور شخصیتهایی نظیر اونانا، دوکو و ووت فِیس نشانگر آغاز دوره بازسازی است، اگرچه این روند به زمان احتیاج دارد.
در نهایت، عدم وجود نسل جایگزین در تیم ملی بلژیک به خاطر کمبود استعداد نیست، بلکه ناشی از ضعف در مدیریت انتقال و برنامهریزی است. در صورتی که بلژیک بتواند بین تجربه بازیکنان نسل طلایی و انرژی جوانان ارتباطی موفق ایجاد کند، همچنان فرصتی برای بازگشت به بالاترین سطح فوتبال جهان خواهد داشت. اما در چنین شرایطی، تهدید غرق شدن در یک دورهی طولانی از رکود فوتبال ملی برای این کشور وجود دارد.
مشکل تیم ملی بلژیک

پیری بازیکنان اصلی نظیر دی بروینه، آزار و فرتونگن موجب شد بلژیک در زمینه سرعت، فشار بازی و توانایی تاکتیکی کاهش قابل توجهی را تجربه کند. در کنار این موضوع، خط دفاعی تیم که قبلاً با کمپانی و آلدرویرلد قوی بود، به یکی از ضعیفترین خطوط در مسابقات اخیر تبدیل شده است. اشتباهات پی در پی، فاصله زیاد میان خطوط و عدم هماهنگی ساختاری، ضعفهای دفاعی را تشدید کرد.
از طرف دیگر، مدیریت احتیاطی فدراسیون و تیم فنی نیز تأثیر زیادی بر این کاهش داشت. ادامه کار با ترکیب قدیمی، غفلت از بازیکنان جوان و تأخیر در جوانگرایی، منجر به پایان نسل طلایی بدون جانشین شایسته شد. حتی زمانی که تغییرات واضحی لازم بود، فدراسیون بلژیک به جای اصلاح، تنها به حفظ ثبات ظاهری اکتفا کرد.
معضل در تیم ملی بلژیک
اما با وجود تمامی این انتقادات، نباید فراموش کرد که میراث نسل طلایی بلژیک هنوز هم ارزش خاصی دارد. آنها نشان دادند که یک کشور کوچک با برنامهریزی مناسب میتواند در عرصه فوتبال جهانی موفقیتهای بزرگی کسب کند.
اکنون بر عهده مربیان و مدیران کنونی است که از تجارب آن زمان آموزههای لازم را دریافت کرده و راهی نو برای آینده طراحی کنند. با در نظر گرفتن استعدادهایی نظیر دوکو، اونانا، دو کتلاره و تیلمانس، امید به بازگشت به دوران اوج همچنان وجود دارد به شرطی که این بار بازسازی بهموقع و با نگاهی بلندمدت انجام گیرد.
در نهایت، تیم ملی بلژیک در آستانهٔ یک فصل نوین است: پایان عصر طلایی و شروع دورهٔ تجدید ساختار. آینده موفق به قابلیت این گروه در ادغام تجربه و جوانی، بهبود ساختار دفاعی و اتکا به نسل نو بستگی دارد. اگر این مسیر بهدرستی دنبال شود، ممکن است در سالهای آینده دوباره تیمی را ببینیم که نهتنها زیبا بازی میکند، بلکه قادر است جامی را که از نسل طلایی گرفته شده، بهدست آورد
مسائل تیم ملی بلژیک در سالهای اخیر
تیم ملی بلژیک طی دهه گذشته یکی از متفاوتترین روایتهای فوتبال جهان را به وجود آورد؛ از پیشرفت سریع به جمع قدرتهای بزرگ تا افتی تدریجی که ریشه در مسائلی عمیقتر داشت. آنچه در گذشته به عنوان “نسل طلایی” فوتبال بلژیک مطرح بود، امروز به مرحلهای رسیده که نیاز به بازسازی و نوآوری اساسی دارد. سایت پیش بینی فوتبال
بررسی عملکرد این تیم در سالهای اخیر نشان میدهد که مشکلات آن صرفاً نتیجهی افت فرم چند بازیکن نیست، بلکه حاصل ترکیبی از پیری ترکیب تیم، ضعف دفاعی، اشتباهات مدیریتی و نبود برنامهریزی برای پرورش نسل جایگزین است.
⏬مقالات پیشنهادی برای شما عزیزان⏬
خودمراقبتی چیست تیم ملی فوتبال بلژیک در جام جهانی آمادو اونانا بازیکن بلژیکی






یک دیدگاه
برای رفع ان باید تلاش کنند